شماره ٢٩: توان به صبر سر سرکشان به دام کشيد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
توان به صبر سر سرکشان به دام کشيد
که نرم نرم خط از حسن انتقام کشيد
ز کلک صنع همان روز آفرين برخاست
که گرد لعل لبش خط مشکفام کشيد
همان پر از گل خميازه است آغوشش
اگر چه هاله به بر ماه را تمام کشيد
مکن ز بخت سيه تلخ روى خود که نگين
سياهرويى عالم براى نام کشيد
کسى چودار درين انجمن سرافرازست
که کاسه از سر منصور کرد وجام کشيد
ز انتقام حق ايمن نمود دشمن را
ز خصم هر که به زور خود انتقام کشيد
ز فيض عالم بالا چه در توانى يافت
ترا که کسب هوا برکنار بام کشيد
فريب زندگى تلخ داد دايه مرا
ز شکرى که به طفلى مرا به کام کشيد
به ديدنى نتوان کنه عشق را دريافت
به يک نفس نتوان بحر را تمام کشيد
ازين مصاف سر آن کس برد که چون خورشيد
هزار تيغ به يکبار از نيام کشيد
ز پرتو نظر التفات مردان است
که گفتگوى تو صائب به اين مقام کشيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید