شماره ١٥: دو چشم شوخ ترا ديده بان نمى بايد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
دو چشم شوخ ترا ديده بان نمى بايد
که آهوان حرم را شبان نمى بايد
شکوه حسن تو راه نگاه را بسته است
گل عذار ترا ديده بان نمى بايد
نگاه حسرت اگر دست وپاى گم نکند
براى عرض تمنا زبان نمى بايد
چه حاجت است به تدبير عقل مجنون را
درخت باديه را باغبان نمى بايد
سبکروان هوس را نظر به منزل نيست
براى تير هوايى نشان نمى بايد
بس است گرد يتيمى لباس گوهر من
مرا لباس دگر در جهان نمى بايد
چه حاجت است به تحصيل علم عارف را
ز خود برآمده را نردبان نمى بايد
بس است نامه پروانه بوى سوختگى
به عرض حال مرا ترجمان نمى بايد
رفيق در سفر آب وگل ضرور بود
براى رفتن دل کاروان نمى بايد
بس است نغمه صائب گرهگشاى چمن
نسيم صبح درين گلستان نمى بايد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید