شماره ۸٤٧: اى دل بعشق خويش گرفتار بوده اى

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى دل بعشق خويش گرفتار بوده اى
خود را بنقد عمر خريدار بوده اى
گر بگذرى ز خويش انيس خدا شوى
اى خود پرست دون چه ستمکار بوده اى
بگشاى چشم عبرت و کروبيين به بين
تا روشنت شود چه قدر خوار بوده اى
برخيز و جهد کن بمقام خرد رسى
روز نخست چون بخرد يار بوده اى
سوى مقربان چه شود گر سفر کنى
زين پيشتر بعالم انوار بوده اى
گر رو کنى بعالم بالا غريب نيست
پيوسته در تطور اطوار بوده اى
کارى نميکنى که بجائى رساندت
اى آزموده کار چه بيکار بوده اى
اى حق بر اهل حق چه گوارنده و خوشى
بر خويشتن پرست چه دشوار بوده اى
ز آسودگى نداشته اى دست يک نفس
اى (فيض) خويش را تو چه غمخوار بوده اى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید