شماره ٧٥٠: تا گلستان را نهال قامتش آباد کرد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
تا گلستان را نهال قامتش آباد کرد
باغبان چندين خيابان سرو را آزاد کرد
سنگ را در ناله مى آرد وداع دوستان
بيستون فريادها در ماتم فرهاد کرد
نيست چون جوهر اگر در بال همت کوتهى
مى توان پروازها در بيضه فولاد کرد
مدتى شد گرچه از جوش نشاط افتاده ايم
مى توان از خاک ما ميخانه ها آباد کرد
تاجداران را طريق خسروى تعليم داد
اين که از هدهد سليمان وقت غيبت ياد کرد
اينقدر تمهيد در تعمير ما در کار نيست
مى توان ما را به گرد دامنى آباد کرد
آه اگر ذوق گرفتارى نخواهد عذر ما
وحشت ما خون عالم در دل صياد کرد
رفت در گنج گهر پايش چو ديوار يتيم
چون خضر هر کس که در تعمير ما امداد کرد
اين جواب آن غزل صائب که فتحى گفته است
از فراموشان مباد آن کس که ما را ياد کرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید