شماره ٦٦٤: بر رخ ممکن بود پيوسته گرد احتياج

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
بر رخ ممکن بود پيوسته گرد احتياج
لازم اين نشأه افتاده است درد احتياج
در گذر از عالم امکان که اين وحشت سرا
بستر بيمار را ماند ز درد احتياج
خرقه اش را بخيه از دندان سگ باشد مدام
هر تهيدستى که گردد کوچه گرد احتياج
از فشار قبر بر گوش حديثى خورده است
هر که را در هم نيفشرده است درد احتياج
باغ بر هم خورده را ماند در ايام خزان
ساحت روى زمين از رنگ زرد احتياج
در شجاعت آدمى هر چند چون رستم بود
مى شود چون زال عاجز در نبرد احتياج
مى کند گل از نسيم صبح اين معني، که نيست
سينه روشندلان بى آه سرد احتياج
بى نيازى سرکشى مى آورد، زان لطف حق
بندگان را مبتلا سازد به درد احتياج
اغنيا را فرق کردن از فقيران مشکل است
بس که صائب عام گرديده است درد احتياج



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید