شماره ٥٥٣: تنها نه همين ماه به فرمان خط اوست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
تنها نه همين ماه به فرمان خط اوست
خورشيد هم از حلقه به گوشان خط اوست
از هاله فرو برده سر خود به گريبان
از بس که خجل ماه به دوران خط اوست
از روشنيش خيره شود ديده خورشيد
شمعى که ز رخ در ته دامان خط اوست
قد مى کشد از سينه عاشق الف آه
تا نشو و نما سلسله جنبان خط اوست
خورشيد کز او خيره شود ديده انجم
از پرده نشينان شبستان خط اوست
ز آيينه دل چون خط ياقوت برد زنگ
در ديده غبارى که ز ريحان خط اوست
خون در جگر نافه کند قطره اشکش
هر ديده خونبار که حيران خط اوست
پيوسته به پرگار بود دور نشاطش
هر ديده که در حلقه فرمان خط اوست
ياقوت که در قطعه نويسى است مسلم
خونين جگر از مشق پريشان خط اوست
از رايحه مشک، شود خشک دماغش
هر مغز که پرورده ريحان خط اوست
دلها که نهان بود در آن سلسله زلف
امروز چو گو در خم چوگان خط اوست
هر آيه رحمت که ازو تازه شود جان
يکسر همه در دفتر احسان خط اوست
بر سنبل فردوس کند ناز نگاهش
چشمى که نظرباز به ريحان خط اوست
عکسى است سويداى دل از نقطه خالش
سى پاره دل، گرده قرآن خط اوست
صائب چه خيال است که ديوانه نگردد؟
زين زمزمه تازه که در شان خط اوست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید