شماره ٣٩٢: خون در دلم ز غيرت آن گوشواره است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
خون در دلم ز غيرت آن گوشواره است
عالم سياه در نظرم زان ستاره است
چون کودک يتيم درين تيره خاکدان
پهلوى خشک خويش مرا گاهواره است
بر من چنين که سخت گرفته است روزگار
آزاده آن شرار که در سنگ خاره است
تيغ دو دم نديده چه بيداد مى کند
آن ساده دل که طالب عمر دوباره است
صائب کسى که عاقبت انديش اوفتاد
هر چند در ره است به منزل سواره است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید