شماره ٣٥٩: آن کس که تاج را به فريدون گذاشته است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
آن کس که تاج را به فريدون گذاشته است
سوداى عشق در سر مجنون گذاشته است
بهر خراب کردن روى زمين بس است
چشم تو گردشى که به گردون گذاشته است
شد سالها و آتش ازو مى چکد هنوز
دستى که لاله بر دل مجنون گذاشته است
مجنون گذشت و از جگر لاله ها نرفت
داغى که يادگار به هامون گذاشته است
وصف دهان تنگ تو آفاق را گرفت
در نقطه اى که اين همه مضمون گذاشته است
دارد ز بخت سبز دل خضر را کباب
خطى که لب بر آن لب ميگون گذاشته است
در دل خيال چشم تو در خواب رفته است
آهو سرى به دامن مجنون گذاشته است
صائب چو نيک در نگرى هست حکمتى
پير مغان که خم به فلاطون گذاشته است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید