شماره ٢٦٨: باد بهار سلسله جنبان صحبت است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
باد بهار سلسله جنبان صحبت است
موج شراب دام پريزاد عشرت است
هر شاخ گل که خم شود از باد نوبهار
بى چشم زخم، صيقل زنگ کدورت است
هر نرگسى به حال ز پا اوفتادگان
از روى لطف، گوشه چشم مروت است
هر برگ لاله اى لب لعلى است خونچکان
هر شبنمى ستاره صبح سعادت است
از جوش لاله هر رگ سنگى به کوهسار
پر خون چو نبض جوهر تيغ شهادت است
چون غنچه در بهار، گريبان عيش را
از کف مده که گوشه دامان فرصت است
از هر کنار نغمه سرايان بوستان
فرياد مى کنند که صحبت غنيمت است
در رهگذار صرصر غم، بر چراغ عشق
هر برگ تاک سايه دست حمايت است
تکليف توبه هر که در ايام گل کند
خونش به خاک ريز که از اهل بدعت است
در موسمى که مى ز هوا مى توان رساند
صائب چه وقت خلوت و هنگام عزلت است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید