شماره ٢٠٣: کرم در آب و گل چرخ تنگ ميدان نيست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
کرم در آب و گل چرخ تنگ ميدان نيست
به روزنامه خورشيد، مد احسان نيست
نوشته اند به خون جگر برات مرا
ز فکر نعمت الوان دلم پريشان نيست
صدف به کد يمين رزق خويش مى گيرد
نم سخاوت ذاتى در ابر نيسان نيست
به چشم دقت اگر در وجود سير کنى
عيان شود که دل ذره تنگ ميدان نيست
به هوش باش که جان سخن ز آگاهى است
سخن که از سر غفلت بود در او جان نيست
خوش است بنده که همخوى صاحبش باشد
کسى که خلق خدايى ندارد انسان نيست
درين زمانه که گرگ حسد فراوان است
حصار عافيتى به ز چاه کنعان نيست
نواى فاخته من قيامت انگيزست
هزار حيف که سروى درين گلستان نيست
خوش است قول که با فعل همزمان باشد
حديث تو به مگو چون دلت پشيمان نيست
نفس درازى بيجا چه مى کنى صائب؟
چو گوش نغمه شناسى درين گلستان نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید