شماره ١٦٥: به نوخطان نگرستن دليل ديده ورى است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
به نوخطان نگرستن دليل ديده ورى است
که حسن چهره بديهى و حسن خط نظرى است
خموش باش که آن کوه و ناز و تمکين را
خروش هر دو جهان خنده هاى کبک درى است
ز خاکبازى اطفال مى توان دريافت
که عيش روى زمين در مقام بيخبرى است
مخور فريب عمارت درين خراب آباد
که فرش خانه خرابان هميشه بال پرى است
مدار چشم اقامت ز عمر بى بنياد
که همچو ريگ روان، خرده هاى جان سفرى است
مکن به پرده دل راز عشق را پنهان
که پرده دارى حسن لطيف، پرده درى است
درين رياض به بى حاصلى قناعت کن
که تازه رويى سرو چمن ز بى ثمرى است
مباش وقت سحر بى ستاره ريزى اشک
که نور چهره گردون ز گريه سحرى است
شود شکستگى دل ز فيض عشق درست
که موميايى مينا، دکان شيشه گرى است
به داغ عشق قناعت کن از جهان صائب
که دور خوبى گلهاى بوستان سپرى است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید