شماره ٤٣: هر که از اهل جهان گوشه عزلت نگرفت

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
هر که از اهل جهان گوشه عزلت نگرفت
رفت از دست و رگ خواب فراغت نگرفت
وحشت روى زمين زير زمين خواهد يافت
هر که در روى زمين خوى به وحدت نگرفت
آمد انگاره و انگاره از اين عالم رفت
هر که اندام ز سوهان نصيحت نگرفت
رفت بر باد فنا عمر گرامى افسوس
پيش اين شمع کسى دست حمايت نگرفت
هر که در مجلس مى گريه مستانه نکرد
خون دل خورد و گلاب از گل صحبت نگرفت
فقر مشاطه جو دست که دست از زر و سيم
تا نگرديد تهي، دامن شهرت نگرفت
آفت زندگى و راحت مردن را ديد
خضر از تشنه لبان آب ز خست نگرفت
صائب اين با که توان گفت که با چندين درد
خبر از ما يکى از اهل مروت نگرفت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید