شماره ٤٠٨: شبها به بزم مدعى اى بى مروت جا مکن

غزلستان :: فروغی بسطامی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
شبها به بزم مدعى اى بى مروت جا مکن
آرام جان او مشو، آزار جان ما مکن
از بهر حسرت خوردنم، لب بر لب ساغر منه
دست از پى آزردنم در گردن مينا مکن
در بزم غير اى بى وفا بهر خدا مگذار پا
ما را و خود را بيش از اين آزرده و رسوا مکن
هردم به مجلس اى رقيب از يار دلجويى مجو
خاطر نگهداريش را خاطر نشان ما مکن
درد فروغى را وا تا کى به فردا افکنى
انديشه از فردا بدار، امروز را فردا مکن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید