شماره ٤٠١: نه از جمال تو قطع نظر توان کردن

غزلستان :: فروغی بسطامی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
نه از جمال تو قطع نظر توان کردن
نه جز خيال تو فکر دگر توان کردن
غمت هلاک مرا مصلحت نمى داند
و گر نه مساله را مختصر توان کردن
کنون که بر سر بالين نيامدى ما را
به خاک ما ز ترحم گذر توان کردن
ز خط سبز تو اى نوبهار گلشن حسن
کنار سبزه پر از مشک تر توان کردن
خوش است ناله شب گير خاصه در غم عشق
و گر نه در دل خارا اثر توان کردن
به فر طلعت ساقى و خط دل کش جام
علاج فتنه دور قمر توان کردن
ميان بحر به ياد گهر توان رفتن
هواى زهر به شوق شکر توان کردن
بهاى بوسه او نقد جان توان دادن
هزار نفع پى اين ضرر توان کردن
کمان کشيده ز ابرو به روى من صنمى
که سينه را بر تيرش سپر توان کردن
نشان کعبه نجستم وگرنه ممکن نيست
که طى باديه زين بيشتر توان کردن
هنوز در غم جانان نداده ام جان را
گمان نبود که صبر اين قدر توان کردن
فروغى ار نشود شرم دوستى مانع
نظاره رخ فرخ سير توان کردن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید