شماره ٣٢٥: در جلوه گاه جانان جان را به شوق دادم

غزلستان :: فروغی بسطامی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
در جلوه گاه جانان جان را به شوق دادم
در روز تيرباران مردانه ايستادم
جان با هزار شادى در راه او سپردم
سر با هزار منت در پاى او نهادم
جز راستى نبينى در طبع بى نفاقم
جز ايمنى نيابى در نفس بى فسادم
نام تو برده مى شد تا نامه مى نوشتم
روى تو ديده مى شد تا ديده مى گشادم
در وادى محبت دانى چه کار کردم
اول به سر دويدم، آخر ز پا فتادم
مجلس بهشت گردد از غايت لطافت
هر گه ز در درآيد حور پرى نژادم
جز عشق سبز خطان درسى به من نياموخت
استاد کاملم کرد، رحمت بر اوستادم
تا با قضاش کردم ترک رضاى خود را
با هر قضيه خوش دل با هر بليه شادم
طرح توى فروغى مى ريختم، اگر بود
حکمى بر آب و آتش، دستى به خاک و بادم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید