شماره ٣٠٩: هر دل شيدا که شد به روى تو مايل

غزلستان :: فروغی بسطامی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
هر دل شيدا که شد به روى تو مايل
باز نگردد به صدهزار دلايل
سرو فرازنده از قيام تو بى پا
مهر فروزنده از جمال تو زايل
حلقه گيسوى تو کمند مجانين
جلوه بالاى تو بلاى قبايل
پرده تن را به دست شوق دريديم
تا نشود در ميان ما و تو حايل
واسطه را با تو هيچ رابطه اى نيست
کس به وصال تو چون رسد به وسايل
عشق صدا مى زند به کافر و مؤمن
باده طرب مى دهد به منکر و قايل
اى که نديدى مقام عاشق و معشوق
عزت منعم ببين و ذلت سايل
دم نتوان زد به مجلسى که در آن جا
مهر خموشى زدند بر لب قايل
من نه کنون پا نهاده ام به خرابات
بر سر اين کوچه بوده ام از اوايل
آن که نشويد به باده خرقه تقوى
پاک نخواهد شدن ز عين رذايل
کى ز تو شيرين شود مذاق فروغى
بى کرم خسرو خجسته خصايل
چشم و چراغ ستاره ناصردين شاه
آن که به گوش فلک کشيده قنايل



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید