شماره ٣٠٣: چندين هزار صيد فتد از قفاى تو

غزلستان :: فروغی بسطامی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
چندين هزار صيد فتد از قفاى تو
هر گه که التفات کنى بر قفاى خويش
امکان شکوه هست ز جور و جفاى تو
شرم آيدم ز دعوى مهر و وفاى خويش
دانى ز ناله بهر چه خاموش گشته ام
رشک آيدم به عالم عشق از صداى خويش
از شنعتى که محرم و بيگانه مى زند
مگذر ز آشناى دير آشناى خويش
يا لاف عاشقى بر معشوق خود مزن
يا با رضاى او بگذر از رضاى خويش
در شاه راه عشق مرو با هواى نفس
گر مرد اين رهى بنه از سر هواى خويش
دردا که درد عشق مجال اين قدر نداد
عشاق را که چاره کنند از براى خويش
ما را اگر فلک بگذارد به اختيار
بيرون ز کوى او نگذاريم پاى خويش
فارغ نشد فروغى از آن شمع خانه سوز
تا آتشى ز ناله نزد در سراى خويش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید