شماره ٢٩٤: اى جز مى مشک بر سر دوش

غزلستان :: فروغی بسطامی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى جز مى مشک بر سر دوش
از زخم دلم مکن فراموش
امشب به کنار من توان خفت
کز دست غمت نخفته ام دوش
من شب همه شب نشسته بيدار
آهوى تو مست خواب خرگوش
از روى تو پرده برفکندند
وز راز دلم فتاد سرپوش
اى خواجه بخر به هيچم آخر
ور بى هنرم دوباره بفروش
بالاى خوشت بلاى جان است
وقتى که نباشدم در آغوش
خامى نرود ز طبع بيرون
تا ديگ هوس نيفتد از جوش
از هر چه بجز حکايت عشق
ما پنبه نهاده ايم در گوش
مملوک به عجز و خواجه مغرور
بلبل به خروش و غنچه خاموش
نيشى که زند شکر دهانى
خوش تر ز هزار چشمه نوش
کى با تو توان گرفتن آرام
کاشوب دلى و آفت هوش
زلف و خط و خال او فروغى
در ماتم عاشقان سيه پوش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید