شماره ١٩٠: نرخ يک بوسه گر آن لعل به صدجان مى کرد

غزلستان :: فروغی بسطامی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
نرخ يک بوسه گر آن لعل به صدجان مى کرد
مشترى فکر خريدارى اش آسان مى کرد
تلخ کام از لب شيرين بتى جان دادم
که به يک خنده جهان را شکرستان مى کرد
همه جمعيت عشاق پريشان مى شد
چون صبا شرحى از آن زلف پريشان مى کرد
کوى دل ها همه از شوق به سر مى غلطيد
چون خم طره او دست به چوگان مى کرد
گر زليخا رخ زيباى تو مى ديد به خواب
يوسفش را همه عمر به زندان مى کرد
خضر اگر لعل روان بخش تو را مى بوسيد
خاک حسرت به سر چشمه حيوان مى کرد
شب که از خط تو يک نکته بيان مى کردم
تا سحر مشک ختا باد به دامان مى کرد
با خيال خط و خال تو دل مشتاقان
مشک در دامن و عنبر به گريبان مى کرد
کرد با جان فروغى رخ تابنده دوست
با کتان آن چه فروغ مه تابان مى کرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید