شماره ٨٦: تو و آن قامتى که موزون است

غزلستان :: فروغی بسطامی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
تو و آن قامتى که موزون است
من و اين طالعى که وارون است
تو و آن طره اى که مفتول است
من و اين ديده اى که مفتون است
تو و آن پيکرى که مطبوع است
من و اين خاطرى که محزون است
تو و آن پنجه اى که رنگين است
من و اين سينه اى که کانون است
تو و آن خنده اى که نوشين است
من و اين گريه اى که قانون است
تو و آن نخوتى که بى حد است
من و اين حسرتى که افزون است
تو و رويى که لمعه نور است
من و چشمى که چشمه خون است
تو و زلفى که عنبر ساراست
من و اشکى که در مکنون است
من و خون دلى که مقسوم است
تو و لعل لبى که ميگون است
من ندانم غم فروغى چيست
تو نپرسى که خسته ام چون است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید