شماره ٨٤: کار من تا به زلف يار من است

غزلستان :: فروغی بسطامی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
کار من تا به زلف يار من است
صد هزاران گره به کار من است
هر کجا روز تيره اى بينى
دست پرورد روزگار من است
شادمانى به من شد ارزانى
تا غم دوست دوستدار من است
ناصح تيره دل چنان داند
که محبت به اختيار من است
آن که در هيچ جا قرارش نيست
دل بى صبر و بى قرار من است
پى طفلان نوش لب گيرد
طفل اشکى که در کنار من است
صبح محشر که گفت واعظ شهر
از پس شام انتظار من است
آن قيامت که عاشقان خواهند
قامت سرو گلعذار من است
مجلس آراى عالم معنى
صورت نازنين نگار من است
من فروغى پيمبر سخنم
معجزم نظم آب دار من است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید