شماره ٤٨: اى زلف تو بر هم زن فرزانگى ما

غزلستان :: فروغی بسطامی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى زلف تو بر هم زن فرزانگى ما
وين سلسله سرمايه ديوانگى ما
سر بر دم تيغ تو نهاديم به مردى
کس نيست درين عرصه به مردانگى ما
با ما نشدى محرم و از خلق دو عالم
سوداى تو شد علت بيگانگى ما
آن مرغ اسيريم به دام تو که خوردند
مرغان گلستان غم بى دانگى ما
گفتم که کسى نيست به بيچارگى من
گفتا که بتى نيست به جانانگى ما
گفتم که بود قاتل صاحب نظران، گفت
چشمى که بود منشا مستانگى ما
عالم همه را سوخت به يک شعله فروغى
شمعى که بود باعث پروانگى ما



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید