شماره ٣٩١: عفوت آوردم دل شرمنده را آتش زدم

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
عفوت آوردم دل شرمنده را آتش زدم
خط آزادى نمودم بنده را آتش زدم
کاوکاو خانه کردم جنس بى قيمت نمود
شکر کردم گوهر ار زنده را آتش زدم
خنده را با گريه ديدم بر در رد و قبول
گريه را شاداب خواندم خنده را آتش زدم
ديده از مقصود بستم چشمه لذت گشود
خانمان طالع فرخنده را آتش زدم
بانگ هيهاتى ز دل برداشتم کز گرميش
مرده را بيدار کردم زنده را آتش زدم
دوستانرا تاشدم آئينه دار خوب و زشت
مو بموى عرفى شرمنده را آتش زدم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید