شماره ٣٧٤: شهيد وصلم و سيرابتر زياقوتم

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
شهيد وصلم و سيرابتر زياقوتم
ز نخل طور تراشيده اند تابوتم
مراست معجزه مشکل گشاى هر ساعت
فريب ميدهد اميد سحرهاروتم
بدست ساده دلى ده عنان کار که من
خراب کرده تدبير عقل فرتوتم
نه يوسفم ، ز چه محتاج يارى دلوم
نه يونسم ، زچه در قيد سينه حوتم
چو گريه را دل پر خون شناخت دانستم
که ميشود زگريستن حباب ، ياقوتم
چه احتياج به تحصيل نعمتم عرفى
که خون ديده ام آبست و خون دل قوتم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید