شماره ٣٧٢: زين بزم نه اين بار بر آشفتم و رفتم

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
زين بزم نه اين بار بر آشفتم و رفتم
کى بود که تلخى ز تو نشنفتم و رفتم
دارد اثر سوده الماس بچشمم
گردى که بمژگان ز درت رفتم و رفتم
اى همنفسان رفتن ازين غمکده غم نيست
پژمرده نباشيد که بشکفتم و رفتم
اميد که در نامه من ثبت نباشد
اين راز که از غير تو بنهفتم و رفتم
ناصح مفشان برجگرم نيش همان گير
کين ذره بجان از تو پذيرفتم و رفتم
اين تلخى جان دادن از آن غمزه به بيند
اى اهل مصيبت سخنى گفتم و رفتم
عرفى در ناسفته درين بحر بسى هست
انگار که صد درج گهر سفتم و رفتم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید