شماره ٣٣٢: جان ميرود اى ناله زدنباله روان باش

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
جان ميرود اى ناله زدنباله روان باش
وى اشک تو هم چند قدم همره جان باش
اى شوق در افشاى غمم اين چه شتابست
گو را زمن غمزده يکچند نهان باش
اى فتنه معارض مشو اين حد کسى نيست
رو تابع آن غمزه شو ودست نشان باش
اى آنکه نرفتست عنان دلت از دست
يک لحظه تماشايى آن دست وعنان باش
آرام وتسلى صفت پير عشق است
رو آتش سوزان شو وجاويد جوان باش
خاموشى من حالت پنهان بتو گويد
گوشرم نگاه تر مرا بند زبان باش
من خود نزيم درد چه بسيار وچه کم ليک
در بند سبکبارى تابوت کشان باش
مستانه پى سوختن جان ودل آمد
اى دل همه طاقت شوواى تن همه جان باش
عرفى مشو آزرده هنوز اول صلحست
گوعشوه همان غمزه همان ناز همان باش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید