شماره ٢٠٣: ز سوز آتش سوزان اگر خاشاک ميرويد

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ز سوز آتش سوزان اگر خاشاک ميرويد
شهيدان محبت را گياه از خاک ميرويد
ز چاک سينه ام صد شعله ميخيزد چنين باشد
گياهى کز زمين سينه هاى چاک ميرويد
کجا ماند نهان خونريزى چابک سوار من
که گردستى نگه دارد سر از فتراک ميرويد
چه سود از باغ جنت جلوه گاه دوست را نازم
که گر يک جان فشانى صد دل غمناک ميرويد
از آن آهوى معنى ميچرددروادى مستى
که کشت زهرناک از وادى ادراک ميرويد
به بين بر رزق زاهد خنده گلهاى بد نامى
مبين کز گوشه دستار او مسواک ميرويد
بهر جا غمزه او تيغ بر کف ميرود عرفى
شهيدى چون گياه تشنه لب از خاک ميرويد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید