شماره ١٩٦: دگر دلم زميى تازه مست ميگردد

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دگر دلم زميى تازه مست ميگردد
زصيت مستيم آوازه مست ميگردد
چنان سررشته کيفيتم که از نفسم
خمار بيخود وخميازه مست ميگردد
کليد ميکده ها را بمن دهيد که من
نه آن کسى که باندازه مست ميگردد
خراش نغمه دهد نى گمان مبر که دلم
ز جام شعبه آوازه مست ميگردد
کدام قافله عزم ديار حسن نمود
که فتنه بردر دروازه مست ميگردد
ازان شراب که مجنون فشاند بر ليلى
هنوز محمل وجمازه مست ميگردد
خراب زمزمه تازه توام عرفى
که عقل ازين نفس تازه مست ميگردد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید