شماره ١٨٩: هر چه بگزيدم ازان کيش برهمن به بود

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
هر چه بگزيدم ازان کيش برهمن به بود
هر که ديدم بدر ميکده از من به بود
ناله بلبلم آشفته بگلزار کشيد
ورنه از طرف چمن گوشه گلخن به بود
بزم داود بهشتم در يعقوب زدم
کز نواى شکرين تلخى شيون به بود
دوش در مجلس احباب نشستم همه گوش
هر چه بشنيدم ازان طعنه دشمن به بود
عمر در عجب وريا رفت ندانستم حيف
که مرا تيرگى از پاکى دامن به بود
گذر عشق روا بود بآتشکده هم
اين قدر بود که دروادى ايمن به بود
عرفى انصاف دهم آنچه تو کردى همه عمر
گر همه طاعت حق بود نگردن به بود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید