شماره ١٢٦: هم صومعه را فيض بدستور نماندست
هم صومعه را فيض بدستور نماندست
هم گوشه آتشکده را نور نماندست
با آنکه نه من چشم ونه او پرده گشايد
تاب نظرم برزخ منظور نماندست
بى نشأه ذوقى نبود خفته بيدار
در صومعه وميکده مخمور نماندست
بيمار توکش زندگى از شدت دردست
اميد هلاکش بدم صور نماندست
باور نکنم گر چه اناالحق زده کز عشق
صد راز دگر در دل منصور نماندست
نام تو چه پست وچه بلند اين چه مراد است
بس شهره آفاق که مشهور نماندست
عرفى ارنى گوه بشنو آيت يأسى
ديريست که اين فايده در طور نماندست
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده