شماره ١٠٤: برو مسيح که فکر فراغ من غلط است

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
برو مسيح که فکر فراغ من غلط است
غلط مکن که علاج دماغ من غلط است
نشان پاى من آوارگى بجست ونيافت
بدشت گم شدگيها سراغ من غلط است
ز استخوان هما باغ ودشت معمور است
ترانه گله آلود زاغ من غلط است
نه عندليب چمن زادم از بهشت مگو
ز گلخن آمده ام گشت وباغ من غلط است
کنون که لذت الماسم از نمک ره يافت
کرشمه سنجى مرهم بداغ من غلط است
حلاوتى که توان يافتن زخون جگر
شکستن هوسش در دماغ من غلط است
متاز بر اثر نور وعظ من عرفى
که شبروى بفروغ چراغ من غلط است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید