شماره ٣٢: دريا فراخ وکشتى ما بى معلمست

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دريا فراخ وکشتى ما بى معلمست
اين درد ازان زياده که پايان موسمت
آنان که لاف مرتبه قرب ميزنند
پهلو تهى کنند زامکان که ملزمست
گرصد دليل نقل زفيض خرد کند
ما دشمنيم باخرد انديشه حاکمست
هرنکته اى که هست بوجهى توان شناخت
تاوان جهل بيخردان برمعلمست
ما خود زکبر تکيه بهمت زديم ،ليک
درويش رامعامله با جود منعمست
هرچند شرم دوست خلاف قبول کرد
معلوم شد زکوشش عرفى که مجرمست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید