شماره ١٢: از نو نوشت و داد دل آرميده را

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
از نو نوشت و داد دل آرميده را
غم نامه هاى شسته صد جا دريده را
الماس ريزه کس نخرد درديار عشق
کانجا بتوتيا نبود صلح ، ديده را
آورده ام بکف سر زلفى که بردلم
شب کرده صبح عافيت نا دميده را
شادم که در طپيدن خاصى فکنده ام
هر ذره از وجود دل آرميده را
عرفى بزير تيغ مشو مضطرب که هست
اجر دگر شهيد بخون ناطپيده را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید