شماره ٤٨٦: از سر صدق ارکسى بر آستانت سر نهاد

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
از سر صدق ارکسى بر آستانت سر نهاد
تخت بختش پاى برکرسى هفت اختر نهاد
حبذا آن عاشق سيار کز صدق طلب
گرد هردر گشت وپيش آستانت سر نهاد
درمقامات ارچه عاشق را مددها کرد عقل
عقل را از عشق قدسى چون توان برتر نهاد
گرچه سوى آسمان همراه باشد جبرئيل
چون تواند پاى بر معراج پيغمبر نهاد
حرف عشقت نسخهاى کفرو ودين را نسخ کرد
نام آن نسخه سقيم ونام اين ابتر نهاد
ازپى احياى اموات وعلاج دردمند
عيسى آمد رخت جالينوس رابر خر نهاد،
کارداران تواند اندر جهان خاک وآب
اى فتاده آتش عشق تو مارا در نهاد
پرتو خورشيد کندر طبع معدن زر سرشت
ابر در باران که در جوف صدف گوهر نهاد
هرکه آمد از جهانداران درين حضرت کسى
کو بنام خويش مهرى بر جبين زر نهاد
چون غلامان از براى پايگاه خدمتت
گر ملکشاهست عشقت نام او سنجر نهاد
در ره وصف تومسکين سيف فرغانى چه گفت
اسب عقلم سم فگند ومرغ وهمم پر نهاد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید