شماره ٤٣٩: ايا خلاصه خوبان کراست درهمه دنيى

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ايا خلاصه خوبان کراست درهمه دنيى
چنين تنى همگى جان وصورتى همه معنى
غم تو دنيى ودينست نزد عاشق صادق
که دل فروز چو دينى ودل رباى چو دنيى
برآستان تو بودن مراست مجلس عالى
بزير پاى تو مردن مراست پايه اعلى
اگرچه نيست تويى ومنى ميان من وتو
منم منم بتو لايق تويى تويى بمن اولى
تو در مشاهده با ديگران ومن شده قانع
زروى تو بخيال وز وصل تو بتمنى
خراب گشتن ملکست دل شکستن عاشق
حصار کردن قدس است بهر کشتن يحيى
ز زنده دل بربايد رخ تو چون زر رنگين
بمرده روح ببخشد لب تو چون دم عيسى
چراغ ماه نتابد بپيش شمع رخ تو
شعاع مهر چه باشد بنزد نور تجلى
بدست دل قدم صدق سيف برسر کويت
نهاده چون سر مجنون بر آستانه ليلى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید