شماره ٣٦٦: با رخ خوب تو قمر چه بود
با رخ خوب تو قمر چه بود
بالب لعل توشکر چه بود
پيش گفتار تو شکر چه زند
پيش رخسار تو قمر چه بود
آرزو دارم از تو من نظرى
خود مرا آرزو دگر چه بود
وعدها کردى و نکرد وفا
اى بخيل آخر اين قدرچه بود
جان دهم در بهاى وصل تو ليک
قيمت جان مختصر چه بود
گوهر کان جسم ما جانست
چون بداديم قدر زر چه بود
بدهان دلى زجان شده سير
بخورم جز غم تو هرچه بود
چند گويى بمن که خواهم رفت
آخر اين رفتن تو برچه بود
غرضت قصد سيف فرغانيست
ورنه مقصودت ازسفر چه بود
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده