شماره ٢٤٨: کسى کو غم عشق جانان نداشت

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
کسى کو غم عشق جانان نداشت
چو زنده نفس مى زد و جان نداشت
گداى توام اى توانگر بحسن
چنين مملکت هيچ سلطان نداشت
تويى آن شفايى که بيمار دل
بجز درد تو هيچ بيمار نداشت
دلى را که اندوه تو جمع کرد
غم هر دو کونش پريشان نداشت
از آن مشتغل شد بشيرين خود
که خسرو چو تو شکرستان نداشت
بملک ارسکندر بود مفلس است
که همچون خضر آب حيوان نداشت
بخارست جانى که عاشق نشد
دخانست ابرى که باران نداشت
غم عشق خور سيف اگر زنده اى
هر آنکس که اين غم نخورد آن نداشت
مرو بى محبت که مفتى عشق
چنين مؤمنى را مسلمان نداشت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید