شماره ٣٧: چو روى تو از حسن رنگين شده

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
چو روى تو از حسن رنگين شده
مرا در سر تو دل و دين شده
ز خون دلم باز عشق ترا
چو کبک است منقار رنگين شده
الف قدى و زلف تا پاى تو
شکن در شکن چون سرسين شده
مرا همچو فرهاد در کام جان
غم خوشگوار تو شيرين شده
جهان جمالى تو و کى بود
که خود را ببينم جهان بين شده
نبات خطت گرد لب رسته چيست
زمرد ز لعلت شکرچين شده
از اندام تو هست پيراهنت
شب و روز حمال نسرين شده
بنفشه خطى روى تو گلشنى است
درو لاله را خال مشکين شده
صبا چون بر آن زلف کرده گذر
مشام جهان عنبرآگين شده
کليم سخن گوى عشق ترا
سر کوى تو طور سينين شده
تو آب حياتى ز مهر تو سيف
چو اسکندر از روم تا چين شده



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید