شماره ١٠: اى چو انجم جيش حسنت بى عدد

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى چو انجم جيش حسنت بى عدد
ماه از روى تو مى خواهد مدد
محرم قرب ترا ميقات وصل
مجرم بعد ترا شمشير حد
وى الف قدى که بى وصل توم
حرف با تشديد هجران يافت مد
در حساب حسن تو بى کار شد
راست چون دست اشل انگشت عد
رفتى و اندوه تو در دل بماند
همچونم در خاک و گرد اندر نمد
صبر در دل زآتش هجران تو
جا نمى گيرد چو آب اندر سبد
منکر هجرت عذابى مى کند
مرده دل را که هست از تن لحد
سنگ دل از گازر اندوه تو
مى خورد چون جامه چرکين لگد
آفتابا در فراقت هر نفس
صبح شوق از شرق جانم مى دمد
بى مه رويت که شب روزست ازو
آفتاب از سايه ما مى رمد
سيف فرغانى بعشقت نادرست
زين دل خود راى و عقل بى خرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید