آگه نه اى ز حالم اى جان و زندگانى
دردا که در فراقت مى بگذرد جوانى
عمرى همى گذارم روزى همى شمارم
روزى چنان که آيد عمرى چنانک دانى
هرگز ز من نديدى يک روز بى وفايى
هرگز ز تو نديدم يک روز مهربانى
در کار من نظر کن بر حال من ببخشاى
تا چند بى وفايى تا کى ز بدگمانى
اى يار ناموافق رنجيست بى نهايت
وى بخت نامساعد کاريست آسمانى