گلبن عشق تو بى خار آمدست
هر گلى را صد خريدار آمدست
عالمى را از جفاى عشق تو
پاى و پيشانى به ديوار آمدست
حسن را تا کرده اى بازار تيز
فتنه از خانه به بازار آمدست
باز کارى درگرفتستى مگر
نو گرفتى تازه در کار آمدست
تا ترا جان جهان خواند انورى
در جهان شورى پديدار آمدست