شماره ٨٠٠: جهد بکن تا که به جايى رسى

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
جهد بکن تا که به جايى رسى
درد بکش، تا به دوايى رسى
بر سر آن کوچه بسى برگهاست
خيز و برو، تا به نوايى رسى
پيرهنى چاک نکردى به عشق
کى ز بر او به قبايى رسي؟
تا نشوى فارغ و يکتا، کجا
از سر آن زلف بتايى رسي؟
بس که به بوسى تو زمينش ز دور
تا که به بوسيدن پايى رسى
گر تو درآيى ز پى کاروان
زود به آواز درايى رسى
از صف دل دور مشو، زانکه تو
هم ز دل خود به صفايى رسى
اى که به مخلوق چنين غره اى
خود چه کني؟ گربه خدايى رسى
خواجه ترا چون ز غلامان شمرد
گر نگريزى به بهايى رسى
يوسف خود را بتوانى ربود
گر به چنين گرگ ربايى رسى
اوحديا، سايه ز ما برمگير
گر به چنين ظل همايى رسى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید