شماره ٧٣٥: يارب! تو دوش با که به شادى نشسته اي؟

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
يارب! تو دوش با که به شادى نشسته اي؟
کامروز بى غم از در ما باز جسته اى
از روى عشوه بند قبا را گشاده باز
وز راه شيوه طرف کله بر شکسته اى
سيم از ميان ببرده و در کيسه ريخته
زر در کمر کشيده و بر کوه بسته اى
امروز گو: شکفته مشو هيچ گل، که تو
صد گلبن شکفته و صد لاله دسته اى
گل نقل نيست باده بنه، کز دهان و لب
يک خانه شهد و شکر و عناب و پسته اى
برخيز و شمع را بنشان، يا بهل چنان
تا شمع بيندت که چنين خوش نشسته اى
گر ديگرى ز حسرت او غصه ميخورد
اى اوحدي، تو بارى ازين غصه راسته اى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید