شماره ٦٧٣: زود شود باز بسته تو

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
زود شود باز بسته تو
عاشق از دام جسته تو
رونق گل مى برد هميشه
عارض چون لاله دسته تو
آن شکريني، که وقت بوسه
قند بريزد ز پسته تو
رحم، که بر هم شکست ما را
طره در هم شکسته تو
وقت نيامد که باز بندي؟
رشته عهد گسسته تو
عيد من آن دم بود که بينم
ماه جمال خجسته تو
تن به سرشک چو سيم شويم
زان تن چون سيم شسته تو
اوحدي، اينجا چه گرد خيرد؟
زين دل در خون نشسته تو
طاقت تير غمش نياورد
سينه مجروح خسته تو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید