شماره ٦٧٠: اى ترک، دل ما را خوش دار به جان تو

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى ترک، دل ما را خوش دار به جان تو
مگذار تن مارا لاغر چو ميان تو
چون سرو روان دارى قدى به خراميدن
و آن روى چو گل خندان بر سرو روان تو
ابرو چون کمان سازي، تا تير غم اندازى
گر زخم خورم، باري، از تير و کمان تو
هر چند فراخ آمد صحراى جهان بر من
هر لحظه به تنگ آيم زان تنگ دهان تو
دل خواسته اى از من، نتوان به تو دل دادن
زيرا که: چو بگريزى کس نيست ضمان تو
مانند رکابت رو بر پاى تو مى مالم
باشد که به دست افتد يک روز عنان تو
لاف از سخن شيرين ديگر نزنم پيشت
کين لفظ نمى زيبد الا ز زبان تو
آشفته شوم هر دم بر صورت زيبايى
باشد که نشان يابم روزى ز نشان تو
اکنون که به شيدايى چون اوحدى از غفلت
در دام تو افتادم، جان من و جان تو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید