شماره ٦١٤: امشب ز هجر يار بخواهم گريستن

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
امشب ز هجر يار بخواهم گريستن
زارم ز عشق و زار بخواهم گريستن
ناليده ام هزار شب از هجر و بعد ازين
هر شب هزار بار بخواهم گريستن
گو: روى من نگار شو از خون دل که من
بى روى آن، نگار بخواهم گريستن
چون بى شمار غصه کشيدم ز هجر او
زين غصه بى شمار بخواهم گريستن
بى اختيار چند کند گريه ديده اي؟
چندى به اختيار بخواهم گريستن
تا بشنوم ز خاک درش بوى او شبى
در خاک کوچه خوار بخواهم گريستن
پنهان چو شد ز اوحدى آن نور ديده، من
پنهان و آشکار بخواهم گريستن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید