شماره ٥٩٦: ياران و دوستداران جمعند و جام گردان

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ياران و دوستداران جمعند و جام گردان
مطرب هميشه گويا، ساقى مدام گردان
قومى در انتظاريم، اين جا دمى گذر کن
وين قوم را به لطفى از لب غلام گردان
گوينده گشته مطرب وانگه کدام گفتن؟
گردنده گشته ساقى و آن گه کدام گردان؟
ساغر ز سيم ساده با آب لعل داير
مجمر ز زر پخته با عود خام گردان
غير از تو هيچ کامى در خورد نيست ما را
بخرام و عيش ما را زان رخ تمام گردان
شام سياه ما را چون صبح کن ز چهره
صبح سفيد دشمن از غصه شام گردان
من باده با تو خوردن کردم حلال بر خود
گو: خويش را همى کش، بر ما حرام گردان
تشريف ده زماني، اى ماه و اوحدى را
هم سر به چرخ بر کش، هم نيک نام گردان



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید