شماره ٣٩٢: کاکل کافرانه بين، زيور گوش او نگر

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
کاکل کافرانه بين، زيور گوش او نگر
و آن مغلى مغولها بر سر و دوش او نگر
رنگ قمر کجا بري؟ روى چو ماه او ببين
تنگ شکر چه ميکني؟ لعل خموش او نگر
شيوه کنان چو بگذرد بر سر اسب گوى زن
تندى مرکبش ببين، گرمى و جوش او نگر
در عجبى ز حيرتم، در رخ چون نگار او؟
حيرت من چه ميکني؟ بردن هوش او نگر
گر به رخش نگه کنم، بهر نگاه کردنى
زهر مريز بر دلم، چشمه نوش او نگر
مست شبانه بامداد، آمد و کرد قتل ما
فتنه روز ما ببين، مستى دوش او نگر
اى که به وقت تاختن غارت او نديده اى
حجره اوحدى ببين، خانه فروش او نگر



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید