شماره ٣٥٣: کو ديده اى که بى تو به خون تر نمى شود؟

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
کو ديده اى که بى تو به خون تر نمى شود؟
يا رخ که از فراق تو چون زر نمى شود؟
زان طره باد نيست که نگرفت بوى مشک
زان زلف خاک نيست که عنبر نمى شود
پيوسته با منى و مرا با تو هيچ وقت
وصلى به کام خويش ميسر نمى شود
ذکر تو مى کنيم و به پايان نمى رسد
وصف تو مى کنيم و مکرر نمى شود
از خانقاه و مدرسه تحصيل چون کنيم؟
ما را که جز حديث تو از بر نمى شود
زان سنگ آستانه به دانش فرو تريم
کز آستانه تو فراتر نمى شود
از مال حيف نيست که اندر سر تو رفت
از جان اوحديست، که در سر نمى شود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید