شماره ٢٦٩: زين بيش نبايد خفت، اى يار که دزد آمد

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
زين بيش نبايد خفت، اى يار که دزد آمد
رخت خود ازين منزل بردار، که دزد آمد
دزدست و شب تيره، چشم همگان خيره
گفتيم: مشوطيره، زنهار، که دزد آمد
اين دزد عسس جامه، در گرمى هنگامه
مى دزدد و مى گويد: هشدار، که دزد آمد
دزدان جهان گشته، در خرقه نهان گشته
تا نيک بنشناسد عيار، که دزد آمد
اين طرفه که: دزد آمد، در خرقه به مزد آمد
مزدى بده، از گفتم: بيدار، که دزد آمد
اى اوحدي، ار با تو نقديست، به خلوت بر
پس بر درخلوت زن مسمار، که دزد آمد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید